نتیجه بازی سپاهان و الشارجه(۱۵ آبان ۱۴۰۳)+ ویدیو گل‌ها| برد قاطع در روز نبود مورایس ویدیو خلاصه بازی سپاهان و الشارجه امارات(۱۵ آبان ۱۴۰۳) پخش زنده بازی لیورپول و بایرلورکوزن (۱۵ آبان ۱۴۰۳) + تماشای آنلاین پخش زنده بازی منچسترسیتی و اسپورتینگ (۱۵ آبان ۱۴۰۳) + تماشای آنلاین پخش زنده بازی رئال مادرید و آث میلان با گزارش عادل فردوسی‌پور (۱۵ آبان ۱۴۰۳) + تماشای آنلاین پخش زنده بازی النصر و العین امارات (۱۵ آبان ۱۴۰۳) + تماشای آنلاین پخش زنده بازی سپاهان و شارجه امارات (۱۵ آبان ۱۴۰۳) + تماشای آنلاین چراغ سبز تاج برای تداوم حضور شمسایی در تیم ملی فوتسال زمستان سرد تهران در انتظار گوستاوو بلانکو | مهاجم آرژانتینی در لیست خروج تاج: بازگشت میزبانی تیم‌های ایرانی منوط به برقراری پرواز‌های بین‌المللی است این موسیمانه به بازگشت استقلال دل بسته است | نور امید در دل مرد آفریقایی رضاییان، ۴۸ ساعت دیگر در تمرینات استقلال | ۷ مصدوم روی دست آبی‌ها تاج: خراسان رضوی باید یک تیم لیگ‌برتری منحصربه‌فرد داشته باشد واکنش سرمربی لیورپول به احتمال جدایی صلاح گران‌ترین هافبک دنیا در فکر جدایی از چلسی واکنش نیمار به مصدومیت دوباره خلیل موسوی، رئیس هیئت فوتبال خراسان رضوی شد+ فیلم نویدکیا در راه بازگشت به رفسنجان؟ استقبال باشگاه ذوب‌آهن از استعفای ربیعی پرسپولیس از لوکادیا خیری ندید یک زمین چمن پرخاطره در مشهد تبدیل به چمن مصنوعی شد | سیاه و سفید چمن‌شدن زمین خاکی حر ۱۹ مسابقات رنکینگ اسنوکر کشوری در مشهد آغاز شد چند ساعت تا جنجالی ترین انتخابات ورزش استان| پایان بلاتکلیفی فوتبال خراسان! سرنوشت ستاره کره‌ای تاتنهام مشخص شد پدیده برزیلی در فکر ترک رئال مادرید
سرخط خبرها

خاطرات پدر معنوی پیام مشهد| یک عمر با فوتبال مشهد

  • کد خبر: ۵۴۷۸۵
  • ۱۵ دی ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۹
خاطرات پدر معنوی پیام مشهد| یک عمر با فوتبال مشهد
جواد مرادنژاد، پدر معنوی تیم پیام در پیدایش و رشد این تیم در دهه‌۶۰ نقش اساسی داشت
مرتضی اخوان | شهرآرانیوز؛ توی چاپخانه نشسته است و آلبوم‌هایش را ورق می‌زند؛ یک عمر خاطراتی که لا‌به‌لای عکس‌های سیاه‌وسفید و رنگی مانده است. خاطرات روز‌هایی که فوتبال رنگ عشق بود و آدم‌هایش زندگی را با عشق در‌آمیخته بودند؛ عشق به توپ‌و‌میدان. همین چند روز پیش بود که در دورهمی پیشکسوتان پیامی با حضورش همه تمام‌قد به احترامش ایستادند و کلاه از سر برداشتند.
 
جایی که دیدار‌ها دوباره تازه شد و لبخند‌ها شکفت. بچه‌های سابق که حالا خودشان موسفید کرده‌اند، دور او حلقه زدند و مثل سال‌های خوش دهه‌۶۰ برایشان حرف زد؛ حرف‌هایی که البته بوی غم هم می‌داد و اشک همه را درآورد. جایی که گفت: «بچه‌ها من رو حلال کنید. دیگه پیر شدم، شاید قسمت نباشه شما رو زیاد ببینم. اگه از اون دوران دلخوری از من دارید، ببخشید و حلالم کنید. شما بچه‌های خوبی بودید.
 
من روزگار خوشی با شما داشتم». جواد مرادنژاد، پیشکسوت، بنیان‌گذار و به تعبیری پدر پیامی‌های فوتبال مشهد، یکی از خادمان ورزش مشهد است که در روزگاری نه‌چندان‌دور، در همین شهر به پرورش ستاره‌های مستطیل سبز و ستاره‌های میدان اخلاق پرداخت. مردی که حالا در آستانه هفتادسالگی با مرور خاطرات فرزندان پیامی‌اش شاید به راهی که رفته است، افتخار می‌کند و دور از چشم شهر، روزگار می‌گذراند. مردی که یکی از ۲ قطب اصلی فوتبال مشهد، پیام، مدیون و مرهون زحمات بی‌شمار اوست.

شروع راه پُرماجرا از دبیرستان نصیرزاده

کمتر‌فوتبال‌دوستی است که نامی از دبیرستان نصیرزاده مشهد نشنیده باشد؛ دبیرستانی که در تمام موفقیت‌های ستارگان فوتبال این شهر در تاریخ حیاتش، ردپایی از آن دیده می‌شود. جواد مرادنژاد متولد نخستین روز از بهار‌۱۳۳۰ در محله طبرسی مشهد است و بعد از گذراندن دوران ابتدایی در مدرسه مرحوم عابدزاده وارد دبیرستان نصیرزاده مشهد شد؛ دبیرستانی که آغازی بر مسیر فوتبالی او بود. مرادنژاد در جوانی در تیم‌هایی، چون پاس، آریا و تیم دبیرستان نصیرزاده بازی کرد؛ از دروازه‌بانی بگیرید تا مهاجم نوک!

مربیگری از همان جوانی

مرادنژاد بر خلاف بسیاری از خادمان ورزش که مثل یک بزر‌گ‌تر در کنار تیم بودند و از تیم مطلوبشان حمایت‌های مادی و معنوی می‌کردند، مدرک مربیگری هم داشت و از همان جوانی کار مربیگری می‌کرد. او مربی تیم فوتبال جوانان خراسان قبل از انقلاب بود.

خدمت ماندگار به پیامی‌ها‌

می‌گوید قبل از استخدام در شرکت پست، بازاری بوده است؛ اما سال ۵۴ بود که به خدمت شرکت پست در‌آمد. او بعد از انقلاب، وقتی زیر پر‌و‌بال پیام را گرفت، برای بازیکنانش که به‌زعم خودش مثل فرزندانش بودند، هر کاری می‌توانست انجام داد. حواسش فقط به مستطیل سبز نبود و مثل یک پدر بالا‌سر زندگی آن‌ها بود. به روایت حرف‌های خودش و اذعان شاگردانش بیش از ۲۰ بازیکن پیام را به استخدام اداره پست در‌آورد. می‌گوید: «مجید حسینی‌پور و مجید نمایی از بازیکنان خوبمان بودند که خواهان زیاد داشتند.
 
دیدم اگر کاری نکنم، تیم‌های دیگر با رقم‌های آن‌چنانی آن‌ها را از ما می‌گیرند. از طرفی خودشان هم دلشان با بچه محله‌هایشان و با ما بود. این بود که به رئیس وقت اداره پست نامه زدم و خواهش کردم این ۲ نفر را استخدام کند.» بعد از این بود که پای بسیاری از بازیکنان که بعد‌ها تشکیل‌دهند‌ه تیم مخابرات و سپس پیام شد، به اداره پست باز شد؛ خدمتی ماندگار که به زندگی بسیاری از پیامی‌ها سامان داد.

زندگی مسالمت‌آمیز زیر سایه پدر

هنوز هم معتقد است پیام یک تیم مکتبی و بااخلاق بود. می‌گوید: سال‌ها کنار بچه‌های پیام کار کردیم و هیچ اصطکاکی میانمان نبود. جواد مرادنژاد تصریح می‌کند: به نظرم رمز موفقیت ما مذهبی‌بودن و هیئتی‌بودن بچه‌هایمان بود. اخلاق برای همه پیامی‌ها حرف اول را می‌زند.

یک عمر با پیام

کتلت رفاقت و پیامی که ماندگار شد

شاید مثل فوتبالیست‌های امروز زرق‌و‌برق پول و تشریفات حرفه‌ای چشمشان را کور نکرده بود. برای صبحانه نان و پنیری دور هم می‌خوردند و تکلیف ناهار و شامشان هم با همان آبگوشت‌های مشهور و کوبیده‌های بااصالت معلوم بود. خیلی‌وقت‌ها هتل شب قبل از بازی اردوی تیم، منزل جواد مرادنژاد بود؛ مردی که برای پسرهایش کم نمی‌گذاشت. خودش تعریف می‌کند یک بار برای بازی در تبریز با همسرش نشستند و کتلت درست کردند: می‌خواستیم به تبریز برویم. پول درست‌حسابی هم نداشتیم. این شد که با همسرم نشستیم و برای غذای توی راه بچه‌ها ۱۴۰، ۱۵۰ تا کتلت درست کردیم.
 
درباره هزینه‌های تیم می‌گوید: بخشی از هزینه‌ها از طریق بلیت‌فروشی مسابقات تأمین می‌شد، بخشی هم خود مخابرات کمک می‌کرد و الباقی را از جیب می‌گذاشتیم. مرادنژاد تصریح می‌کند: سال‌۷۱ بود که به‌خاطر مشغله‌های کاری و اینکه می‌خواستند تیم را به «چین‌چین» واگذار کنند، از پیام کنار کشیدم و خیلی از بچه‌ها هم بعد از من از پیام به تیم‌های دیگر رفتند. می‌گوید بعد از آن هیچ‌کس برای خدمت به پیام نیامد و نتیجه‌اش هم سرنوشتی است که امروز یکی از ۲ قطب فوتبال مشهد به آن دچار شده است.

مرور خاطرات پیام با مرادنژاد

پدر پیام حالا با سؤالاتی درباره ترین‌های پیام رو‌به‌رو می‌شود. اولش می‌خندد و می‌خواهد از پاسخ طفره برود. مرادنژاد می‌گوید: «شاید بچه‌ها ناراحت شوند...»؛ اما باز به سؤالات پاسخ می‌دهد. برخی جواب‌ها را قاطع می‌گوید و در برخی پاسخ‌ها ابتدا کمی مکث می‌کند و زیر لب می‌گوید شاید برخی‌ها را فراموش کرده باشم. با‌این‌همه همان اول فنی‌ترین بازیکن را «احمد حامد» می‌داند.
 
مرادنژاد درباره مهربان‌ترین بازیکن تیمش آه حسرتی می‌کشد و می‌گوید: خدا بیامرزد، حمید شمسی خیلی مهربان بود. جواد مرادنژاد درباره شاخ‌ترین بازیکن پیام که همه از او حساب می‌بردند، بی‌تأمل می‌خندد و می‌گوید: «غلام سالاری». او منظم‌ترین بازیکنان را برادران اصغری می‌داند و تأکید می‌کند: البته همه خوب بودند. موسپید پیامی، احمد سخی را شیطان‌ترین بازیکنش معرفی می‌کند و می‌گوید: هنوز هم ادای من را در‌می‌آورد که چگونه تیم را تمرین می‌دهم. عنوان سریع‌ترین بازیکن پیام هم از‌سوی پدر معنوی این باشگاه به رضا صاحبی می‌رسد. مرادنژاد، مجید حسینی‌پور را احساساتی‌ترین بازیکن می‌داند و می‌‎گوید: مجید خیلی دل‌نازک بود و زود گریه‌اش می‌گرفت. صحبت از خشن‌ترین و بی‌نظم‌ترین بازیکنان می‌شود.
 
سعی می‌کند جوری صحبت کند که دل کسی را نشکند؛ اما می‌گوید: یک بازیکن داشتیم که اصلا به قیافه‌اش نمی‌آمد و با وجود فوتبال محکمی که بازی می‌کرد، دلش خیلی نرم بود؛ جلیل ذوالفقاری. بزرگ‌تر پیامی دلش راضی نمی‌شود تا کسی را بی‌نظم‌ترین بازیکن معرفی کند: همه بازیکن‌ها می‌دانستند دیر شده باشد، نباید بیایند سر تمرین. این بود که معمولا همه سر ساعت می‌آمدند و بی‌نظم نداشتیم. وقتی از او می‌پرسیم برای کدام بازیکن بیشتر دلتان تنگ می‌شود، بغضی می‌کند و می‌گوید: برای همه. همه مثل بچه‌هایم بودند. در دامادی خیلی‌هایشان بودم.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->